تبلیغات

Wednesday, March 12, 2008

زیباترین و خفن ترین عکسهای دختران خارجی

عکسهای خفن و توپ از زنان و دختران خارجی
girl hot images





خفن ترین عکسهای دختران خارجی







Tuesday, March 11, 2008

عکسهای الهام حمیدی

عکسهای زیبا و توپ از الهام حمیدی















عکسهای مهستی

عکسهای زیبا از زنده یاد مهستی

برای دیدن سایز واقعی بر روی هر عکس کلیک کنید





این عکس غسل دادن مهستی







Monday, March 10, 2008

عکسهای سلمان خان

عکسهای زیبا از سلمان خان











زنگی نامه امین حیایی و چگونگی زندگی وی


زنگی نامه امین حیایی و چگونگی زندگی وی


نام: امین

نام خانوادگی: حیایی

تاریخ تولد: ۱۳۴۹

محل تولد: تهران

میزان تحصیلات: دیپلم

نام همسر: نیلوفر خوش خلق (بازیگر)

در دوران تحصیل به فعالیت در تئاتر پرداخت و پس از گرفتن دیپلم، ضمن خدمت سربازی در مركز هنرهای نمایشی عقیدتی - سیاسی نیروی هوایی فعالیتش را آغاز كرد. در سال ۱۳۷۰ بازیگر یك تئاتر كودكان به كارگردانی ثریا قاسمی بود. در پانزدهمین جشنواره فیلم فجر نامزد دریافت جایزه بازیگر نقش دوم برای فیلم «براده‌های خورشید» شد.

خیلی زمان برد تا بتواند به عنوان بازیگر نقش اول در فیلمهای سینمایی بازی كند. در اولین نقش آفرینی اش به عنوان بازیگر نقش اول در فیلم «سیب سرخ حوا -- ۱۳۷۸» چندان موفق نبود.

او در فیلم‌های « هتل كارتن، دستهای آلوده» و بخصوص در فیلم «مزاحم» به کارگردانی سیروس الوند نیز نقشی داشت.

شش فیلم «مزاحم، مانی و ندا، مونس، اثیری، رز زرد، بوی بهشت» با بازی او در سال ۱۳۸۱ در سینماهای تهران به روی پرده رفت

بیوگرافی شقایق دهقان از زبان خودش


بیوگرافی شقایق دهقان از زبان خودش

من در روز چهارم اسفند ماه سال 1357 درست سه ماه قبل از اينکه برای اولين بار سوار هوا پيما بشم, در يکی از شهر های کوچک دانشجوی آلمان به اسم لان گسين به دنيا آمدم و بعد از سه ماه در لوايل سال 1358 که مصادف شد با اتمام تحصيلات پدرم, وقوع انقلاب, آغاز دلتنگی های مادرم و هفت ساله شده خواهر بزرگم ما به کشور بازگشتيم و به دليل کار پدرم به مدت 6 سال در شمال کشور ساکن شديم ومن , خواهر بزرگترم و خواهر و برادر کوچکترم که در همان شهر های شمال کشور به دنیا آمدند و به خوانواده ما پيوستند دوران کودکيمان را تا قبل از مدرسه رفتن من در فضايی خوش و آرام گذرانديم و بعد از 6 سال, خانواده 6 نفری ما به تهران آمد و در تهران ساکن شد و من به مدرسه رفتم .
سالهای بين اول ابتدايی تا گرفتن ديپلم ساده ترين, سطحی ترين و بی دغدغه ترين سالهای زندگی من بود . بدون هيچ اوج و فرودی. مثل يک شاگرد خوب, مودب و سر به زير و هيجان انگيز ترين قسمت سالهای تحصيلی من شرکت در برنامه های ورزشی و فرهنگی بين مدارس بود!
تا اينکه در تابستان سال 1374 زمانی که هفده سالم بود برای گذراندن اوقات فراغت در يکی از کلاسهای عروسک گردانی فرهنگسرای امير کبير ثبت نام کردم و با فضای تازه ای آشنا شدم که خيلی لذت بخش تر از فضای يکنواخت , تکراری و بی هيجانی بود که تا آن زمان داشتم .فضايی که آدم را وادار به فکر کردن و ايجاد خلاقيت می کرد و دو سال بعد, همزمان با امتحانات نهايی سال چهارم دبيرستان از طرف معلمی که در آن کلاس با هم آشنا شده بوديم به يک گروه تئاتر عروسکی که برای جشنواره عروسکی آماده می شدند معرفی شدم و آغاز به کار کردم .
صحنه, اجرا و تماشاچی بی نظير بود . کار کردن با عروسکهای نمايشی رو دوست داشتم . بنابراين به ديپلم رياضی که گرفته بودم هيچ اهميتی ندادم و تصميم گرفتم با تمام تلاشم به اين رشته ادامه بدم . اما آن اجرا . اولين و آخرين تجربه تئاتر عروسکی من شد .
از طريق يکی از همان همکارهای گروه تئاتر عروسکی به خانم گلچهره سجاديه که مشغول تشکيل يک گروه تئاتر بود و اجرای نمايش بود معرفی شدم و همکاريم با آن گروه شروع کردم .
فضايی جدی تر , سنگين تر , پيچيده تر و عجيب , خيلی عجيب . سه ماه تمرين و دوماه اجرا .
پنچ ماه کار کردن با يک گروه حرفه ای تئاتر با عث شد تا پيش خودم قسم بخورم که تا آخر عمرم به کار تئاتر ادامه می دهم و همزمان و بازهم طريق يکی از همکاران همان تئاتر عروسکی به يکی از تهيه کننده های گروه کودک تلويزيون معرفی شدم و کار نوشتن من آن برنامه را هم شروع کردم و پيش خودم فکر کردم خب می توانم هر دو کار را با هم انجام بدهم . بازی در تئاتر و نوشتن برای تلويزيون . اما بازی در سريالهای تلويزيونی , هرگز !
طولی نکشيد که يکی از همان کارگردانهای گروه کودک تلويزيون , اجرای من را در آن نمايش ديد و به من پيشنهاد بازی در سريالش را داد و من بعد از دو هفته ترديد پذيرفتم !
کارم را در تلويزيون با فعاليت در گروه کودک آغاز کردم و شدم عضو جدايی نا پذير خانواده تلويزيونی ها . در اين بين در دو کار سينمايی هم بازی کردم زير نور ماه و نقش کوتاهی در فيلم سيندرلا و بعد بلافاصله به آغوش تلويزيون بازگشتم .
زندگی در کنار خانواده ای که بسيار زياد دوستشان داشتم و شغلی که با اشتياق و علاقه دنبال می کردم به بهترين نحو می گذشت .
تا اينکه در پائيز سال 1381 اتفاق عجيبی افتاد . بستن يک قرار داد جديد و بازی در سريال طنز هر شبی به اسم "پاورچين" و آشنا شدن با .....
از قبل می شناختمش, دو سه سالی بود . اولين آشنائيمان در يک برنامه ترکيبی بود به اسم گلخونه برای شبکه جام جم . سه سال قبل از پاورچين و بعد از آن چند کار نصفه و نيمه که هيچکدام به مرحله توليد و پخش نرسيد .
اما اين بار فرق می کرد .
مهراب قاسم خانی . همکار خوب و خوش اخلاق و صميمی من . ديگر فقط يک همکار نبود . خيلی عجيب بود يه حس عجيب ... يه حسی مثل تفاهم و همفکری و اشتراک .
الان هم که چند ماه از زندگی مشترک من با آن همکار خوب و خوش اخلاق و صميمی می گذرد . بار ها شده که خاطراتمان را با هم مرور کرديم و هر دوی ما حداقل از طرف خودم می گويم . خدا را شکر می کنم که همه خوشبختيهای دنيا را يک جا به من هديه کرده است



بیوگرافی حمید گودرزی


بیوگرافی حمید گودرزی

دوم آذر ۱۳۵۶ در خانواده ای با اصالت تهرانی صد در صد متولد شد . فرزند اول زوج جوان و تحصيلكرده . روشنفكر و متمولی بود كه در منزلی واقع در ميدان آرژانتين تهران به دنيا آمد و در همان محله رشد كرد و بزرگ شد . پدر حميد تاجر فرش تحصيل كرده است و مادرش بر غم داشتن تحصيلات عاليه و موقعيت اجتماعی و اصالت خانوادگی خانه دار است . بعد از حميد يك دختر هم در اين خانواده به دنيا آمد كه در رشته ی گرافيك فارغ التحصيل شد و هم اينك دنبال ادامه ی تحصيل در رشته ی حقوق است و دوست دارد كار وكالت كند .
حميد با مادرش تنها ۱۴ سال اختلاف سنی دارد . و همين موضوع باعث شد حرف او را بهتر از پدر بفهمد و درك متقابلی بين ايندو در حد عالی بوجود آيد كه هنوز هم ادامه دارد . او بر خلاف ساير بچه های طبقه ی مرفه و بالای شهری پر شر و شور بود و از خاطرات بچگی اش او همين يك نمونه بس كه كلاس اول دبستان و در همان هفته ی اول تحصيل روزی تمام كتابهايش را به دوره گردی داد و به جايش گوجه سبز گرفت و خورد !!!

حميد هميشه با صراحت می گويد که مشوق من در بازيگری فقط خودم هستم !!! او درست می گويد چون بر خلاف بسياری مشاهير نه فقط مورد تشويق خانواده ونزديکان قرار نگرفته بلکه برای مخالفت با نظر آنها و رفتن به مسير دلخواه خود انرژی زيادی را طی دو سال صرف کرده .

حميد در سال ۱۳۷۴ دیپلم گرفت و در کنکور شرکت کرد و در رشته ی دندانپزشکی قبول شد و درست شبی که پدر و مادرش به مناسبت اين موفقيت بزرگ پسرشان مهمانی گرفته بودند جنجال و ماجرای انتخاب او شروع شد ... حميد مصمم بود که خودش شغل و آينده اش را انتخاب کند و والدين وقتی شنيدند او می خواهد دنبال هنر و بازيگری برود و پزشکی را فدا کند به هر وسيله سعی ميکردند که او را منصرف کنند ...


Caprice Bourret خفن ترین عکسها از

Caprice Bourret عکسهای خفن و باحال از